Web Analytics Made Easy - Statcounter

در کودکی گابریل آمورث، والدینش یکشنبه‌ها او را در مودنا، شهری ایتالیایی در حدود ۴۰۰ کیلومتری شمال رم، به مراسم عشای ربانی کاتولیک می‌بردند. اما او به جای توجه به مراسم عبادی، از قایم‌باشک‌بازی در اطراف کلیسا لذت می‌برد.   او فقط زمانی آرام می‌شد که مادرش به عنوان پاداش رفتار خوبش، شیرینی به او می‌داد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

مادرش در آن زمان نمی‌دانست که پسر بازیگوش‌اش به یکی از مشهورترین جن‌گیر‌های جهان تبدیل خواهد شد.   پدر آمورث با بیش از ۱۶۰ هزار مورد ادعای جن‌گیری، چندین کتاب نوشته و پیش از این موضوع یک مستند نتفلیکس شده بود و اکنون قهرمان یک فیلم پرفروش هالیوود شده است.   جن‌گیر پاپ، با حضور راسل کرو که در ماه آوریل امسال در سراسر جهان پخش شد، عمدتاً از دو کتاب پدر آمورث اقتباس شده است - «یک جن‌گیر داستان خود را می‌گوید» و «یک جن‌گیر: داستان‌های جدید».   این کشیش ایتالیایی در سال ۲۰۱۶ در سن ۹۱ سالگی بر اثر بیماری ریوی درگذشت.   گابریل آمورث در ۱ مه ۱۹۲۵ به دنیا آمد. او در جوانی در جنگ جهانی دوم به عنوان یک پارتیزان علیه نازی‌ها جنگید و حتی ده‌ها سال پس از جنگ مدال شجاعت نظامی دریافت کرد.   او در رشته حقوق و روزنامه‌نگاری فارغ‌التحصیل شد و مدتی دنبال سیاست‌مدار شدن در حزب دموکرات مسیحی رفت. ولی تا آن موقع دیگر برای خودش حرفه‌ای دینی کشف کرده بود.     راسل کرو بازیگر استرالیایی در صحنه‌ای از جن گیر پاپ   اگرچه او در سال ۱۹۵۴ به عنوان یک کشیش منصوب شد، اما پدر آمورث ۳۲ سال بعد جن‌گیر شد و یک بار علناً گفته است اتخاذ این تصمیم به عهده او نبوده است.   انتصاب او را کاردینال اوگو پولتی انجام داد که آن زمان به عنوان اسقف اعظم رم خدمت می‌کرد و این اختیار را داشت که به کشیشان خاصی قدرت بیرون راندن شیاطین را تفویض کند.   یک روز صبح در سال ۱۹۸۶، پدر آمورث برای دیداری برنامه‌ریزی‌نشده پیش کاردینال پولتی رفت. در جریان یک گفتگو، این کشیش از احترامی که برای کاردینال آمانتینی قائل بود حرف زد که آن موقع ۳۶ سال بود که جن‌گیر کلیسای بزرگ رم بود.   به گفته پدر آمورث، کاردینال پولتی در همان مکان او را به منصب جن‌گیری گماشت تا به عنوان دستیار پدر آمانتینی کار کند.   نشانه‌های مسخر شدن   چند روز بعد پدر آمورث برای کار حاضر شد و شروع به یادگیری شیوه‌های این کار کرد که شامل حفظ کردن ۲۱ قاعده بود که باید پیش از جن‌گیری در آیین کاتولیک ادا شوند.   می‌گویند که بیرون راندن شیاطین از بدن فرد مسخر شده هم در تورات و هم در انجیل یاد شده است و واتیکان دستورالعمل‌اش درباره جن‌گیری را به تازگی در سال ۱۹۹۹ به روز کرده است.     در کمال تعجب، پدر آمورث (سمت راست) به جن گیر ارتقا یافت تا به جن گیر دیگری به نام پدر آمانتینی کمک کند   به گفته آمورث در کتاب‌های‌اش، هر کسی که ادعا کند مسخر جن شده است ضرورتاً درگیر با شیطانی نیست. به نظر او، بیشتر مردم گرفتار مشکلات روانی‌اند.   آمورث می‌نویسد: «اگر شخص سراغ روان‌پزشک نرفته باشد، برای‌شان جن‌گیری را انجام نمی‌دهم.»   «من اول می‌خواهم تشخیص پزشک را ببینم.»   نشانه‌های اصلی مسخر شدن در آیین کاتولیک وقتی هستند که فرد به زبان‌هایی صحبت می‌کند که برای او ناشناخته‌اند و دانشی درباره وقایع یا افرادی نشان می‌دهد که نمی‌تواند از آن‌ها باخبر باشد یا قدرتی فیزیکی از خود نشان می‌دهد که بسیار ورای انتظار از فردی با آن اندازه است.   پدر آمورث ادعا می‌کند که در یکی از جن‌گیری‌هایی که داشته است، مثلا، پسر ۱۱ ساله‌ای دیده است که از دست چهار مرد قوی‌هیکل گریخته است.   او به یاد می‌آورد که: «این پسربچه واقعاً این‌ها را مثل پرکاه بلند کرد.».   اما جدی‌ترین نشانه مسخر شدن بیزاری از مقدسات است. واتیکان پیشنهاد می‌کند که فرد مسخر شده باید در کلیسا یا مکانی مذهبی جن‌گیری شود، به شرط این‌که از شلوغی دور باشد.   اگر فرد مسخر شده بیمار باشد، می‌تواند مناسک را در خانه‌اش انجام داد. فردی که باید جن‌گیری شود محض احتیاط باید در موارد ملایم‌تر روی مبل قرار داده شود یا در موارد حادتر روی برانکارد قرار بگیرد.   در طی مناسک، افراد عادی می‌توانند به جن‌گیر کمک کنند. عده‌ای هم کمک می‌کردند تا فرد مسخر شده را نگه دارند و عده‌ای هم دعا می‌کردند. اما هیچ کدام‌شان نباید با فرد مسخرشده حرف می‌زدند.   جن‌گیر نباید خیلی با کلمات بازی کند یا پرسش‌های غیرضروری بپرسد. جن‌گیری بیش از گفتگو در واقع بازجویی است.   سؤال‌هایی از این قبیل پرسیده می‌شود: «اسم‌ات چیست؟»، «تن‌ها هستی؟» و «کی از این‌جا می‌روی؟». هدف جن‌گیری این است که آدم جن‌زده نام‌اش را آشکار کند.   پدر آمورث توضیح می‌دهد: «برای او به زبان آوردن نام‌اش بزرگ‌ترین شکست است.»   مهم‌تر از همه این‌که جن‌گیر باید به شیطان مزبور دستور بدهد که فرد مسخرشده را به نام مسیح آزاد کند.   اولین جن‌گیری «ترسناک»   پدر آمورث اولین جن‌گیری‌اش را روز ۲۱ فوریه ۱۹۸۷ انجام داد. گویا یک کشاورز ۲۵ ساله جن‌زده شده بود و پدر آمانتینی تصمیم گرفته بود دستیار تازه‌اش را بفرستد.   جن‌گیری در دانشگاه اسقفی آنتونیانوم در رم انجام می‌شد. به محض رسیدن، اتفاق غیرمنتظره‌ای افتاد: علاوه بر کشیش و فرد روستایی نفر سومی هم بود - یک مترجم.   به آمورث توضیح دادند که فرد مسخر شده موقعی که در حالت جذبه است فقط انگلیسی حرف می‌زند؛ و کشاورز به زبان شکسپیری شروع به بیان کفریات اولش کرده بود.   در موقعیتی دیگر، جن‌گیر با زنی بیسواد مواجه شده که به زبانی دشنام می‌گفت که آمورث نمی‌فهمید.   این روحانی می‌نویسد: «مجبور شدم از چند کشیش بخواهم در جن‌گیری کمک کنند تا این‌که یکی از آن‌ها معما را حل کرد: او داشت به زبان آرامی حرف می‌زد [زبانی باستانی که گویا مسیح به آن زبان تکلم می‌کرده است].»   آمورث نخستین جن‌گیری‌اش را برای پسر جوانی که فکر می‌کردند مسخر شده «ترسناک» توصیف می‌کند.   او می‌نویسد که یک جایی چشم‌های پسر «در حدقه چرخید و سرش به پشت صندلی افتاد». پدر آمورث یادش می‌آید که مدتی بعد دمای اتاق به شدت افت پیدا کرد و فرد مسخر شده در هوا معلق شد.   «فرد تسخیر شده در همان هوا معلق و چند دقیقه بی‌حرکت باقی ماند.»   پنج ماه و ۲۰ جلسه طول کشید که در نبرد اولش با شیطان پیروز شود. به گفته جن‌گیر که طولانی‌ترین موردش ۳۰ سال زمان برده بود تا حل شود، این خودش خیلی سریع بوده - هر چند او یک بار هم ادعا کرده بود که کار را در ده دقیقه تمام کرده است.   تجربه جراحت‌آمیز   گه‌گاهی آمورث «هدیه کوچکی» هم دریافت می‌کرد: گاهی هُلی، گاهی مشتی، گاهی گاز گرفته شدنی …   او می‌نویسد: «یک بار ضربه لگدی که خیلی سخت هم به نظر نمی‌آمد باعث شد ۴۰ روز پای من در گچ بماند».     در سال ۲۰۰۱ در عکسبرداری، پدر آمورث تعدادی اشیایی را نشان داد که گفته می‌شود افراد تسخیر شده در جریان جن‌گیری بیرون انداخته بودند   این کشیش یک بار گفته بود که حساب دفعاتی که به روی‌اش آب دهان انداخته شده از دستش در رفته است. او مدعی است که وقتی جن‌گیری راهبه‌ای به نام جیزلا را انجام داده است دیده که او همراه با آب دهانش اشیاء فلزی مثل میخ، پیچ و قیچی به بیرون پرت کرده است.   بله، کشیش‌ها راهبه‌ها و افراد مذهبی دیگر هم ظاهراً مصون از جن‌زدگی نیستند.   مارکو توساتی که در نوشتن بعضی از کتاب‌های این جن‌گیر مشارکت داشته است می‌گوید: «بعد از بعضی نبردها، آمورث زخمی بیرون می‌آمد.»   توساتی گفته است که یکی از جنبه‌های تصویر شخصیت این کشیش به دست راسل کرو را دوست نداشته است - این بازیگر استرالیایی در این فیلم ریش دارد.   «پدر آمورث همیشه ریش‌تراشیده بود. ولی پیش از قضاوت کردن فیلم را ببینید.»   اتحادیه جن‌گیران   شوخ‌طبعی یکی از ویژگی‌های او بود. وقتی کسی به او گفت که «به خدا باور دارد، ولی به مناسک عمل نمی‌کند» و او به طعنه گفته بود: «هان، بله! شیاطین هم این طور هستند ... به خدا اعتقاد دارند، ولی به مناسک عمل نمی‌کنند. در واقع، من هیچ وقت شیطان ملحد ندیده‌ام.»   در سال ۱۹۹۱، گابریلا آمورث به فکر ایجاد انجمنی برای جن‌گیران افتاد؛ و به عنوان جن‌گیر اسقف‌نشین رم او می‌خواست تصمیم‌اش را به کاردینال خاصی منتقل کند که ترجیح می‌داد اسم‌اش را نبرد..   «گویا کاردینال یک بار گفته بود: «نمی‌خواهید که من فکر کنم شما به این چیز‌ها باور دارید؟»   این کشیش می‌گوید: «خوب است کتابی بخوانید که می‌تواند به شما کمک کند.»   کاردینال می‌پرسد: «که این طور! کدام کتاب، پدر آمورث؟»   او در جواب می‌گوید: «انجیل.» که باعث تعجب کاردینال می‌شود.   «در انجیل آمده است که مسیح شیاطین را بیرون می‌راند. پس انجیل هم خرافه است؟»   انجمن بین‌المللی جن‌گیران را کلیسای کاتولیک روز ۱۳ ژوئن ۲۰۱۴ به رسمیت شناخت.   آقای روبنز میراگلیا از برزیل یکی از اعضای آن است. او در سال ۲۰۱۳ به سمت جن‌گیری منصوب شد و یک سال بعد پدر آمورث را در طی یک دوره آموزشی در رم دید.   آقای زانی می‌گوید: «او آدمی بافرهنگ، خوش‌رو و باهوش بود.»     «من مدیون جن‌گیرم»   در آخرین سال‌های زندگی‌اش، گابریل آمورث به طور میانگین در روز ۵ جن‌گیری انجام می‌داد.   ولی گاهی اوقات بین ۱۰ تا ۱۵ جن‌گیری در روز هم انجام داده بود.   به این دلیل است که او در منشی تلفنی‌اش پیغامی ضبط کرده بود و درخواست‌های جن‌گیری را به یک ساعت در هفته محدود کرده بود: «درخواست وقت تنها روز‌های دوشنبه بین ساعت ۶:۳۰ تا ۷:۳۰ شب پذیرفته می‌شود. کسانی که متعلق به اسقف‌نشین رم نیستند لطفاً پیش اسقف خودشان بروند.»   در آوریل سال ۲۰۱۶، پدر آمورث پیامی از ویلیام فریدکین، کارگردان فیلم ترسناک مشهور «جن‌گیر» دریافت کرد که اجازه فیلمبرداری از مراسم جن‌گیری را می‌خواست.   این کارگردان ایتالیایین در «تحقیقی درباره شیطان» نوشته است: «من مدیون این جن‌گیر هستم.»   «این فیلم هر چند گاهی اوقات خیلی هیجان‌انگیز با صحنه‌های غیرواقعی است، تا حدود بسیار زیادی دقیق است. این اثر مخاطبان زیادی یافت و باعث مطرح شدن شخصیت جن‌گیر شد.»   پس از چند روز، آمورث اجازه فیلمبرداری را داد و جن‌گیری کریستینا یک معمار ۴۶ ساله ایتالیایی که روز ۱ می ۲۰۱۶ (چهار ماه پیش از مرگ آمورث) انجام شده بود را می‌توان در مستند «شیطان و پدر آمورث» دید.   عدم توازن جنسیتی   پدر آمورث نوشته است که زنان ۹ مورد از ۱۰ مورد جن‌گیری‌های او را تشکیل می‌داده‌اند. او هرگز نتوانست توضیح بدهد چرا، ولی شک‌هایی داشته است: شیطان می‌خواسته از مریم مقدس انتقام بگیرد.   پدر آمورث معتقد بود که عدم تعادل جنسیتی در جن‌گیری‌ها ناشی از نگاه حقارت آمیز شیطان نسبت به مریم، مادر عیسی است   آمورث در جلسه‌ای در گفت‌وگویی که در کتاب «خاطرات یک جن‌گیر» منتشر شده است می‌پرسد: «چرا وقتی از بانوی‌مان اسم می‌برم بیشتر می‌ترسی تا وقتی اسم مسیح را می‌برم؟»   پاسخ این بود: «چون شکست خوردن از یک مخلوق انسانی برای من تحقیرآمیزتر است تا شکست از خداوند.»   منبع: بی بی سی

منبع: عصر ایران

کلیدواژه: پاپ جن گیر جن گیری پدر آمورث جن گیر یک بار

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۸۰۵۵۸۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

نقد فیلم مست عشق / شکستی مفتضحانه برای حسن فتحی

مازیار وکیلی در رویداد۲۴ نوشت: حسن فتحی سابقه‌ای طولانی در ساخت فیلم‌ها و سریال‌های تاریخی دارد؛ فیلم‌ها و سریال‌هایی که البته کیفیت یکسانی ندارند: «پهلوانان نمی‌میرند» سریال خاطره‌انگیزی بود که داستانی بکر و اصیل داشت و به سرگذشت پهلوانان ایرانی در عصر قاجار می‌پرداخت. «شب دهم» امروز یک اثر کلاسیک در حوزه سینمای دینی به حساب می‌آید و نمونه درخشانی است از دراماتیزه کردن مضامین دینی به شکلی که برای مخاطب جذاب باشد. سه فصل سریال «شهرزاد» هم که مهم‌ترین و جنجالی‌ترین سریال فتحی در سال‌های اخیر به حساب می‌آید؛ یک مثلث عشقی جذاب در کنار بازی بازیگران مشهور از شهرزاد سریالی ساخت که مخاطبان بسیاری را به خود جذب کرد. حواشی مالی و سیاسی سریال هم باعث شد تا شهرزاد تا مدت‌ها در صدر اخبار باشد و منتقدان و تحلیل‌گران بسیاری را وادار به واکنش کند.

«روشن‌تر از خاموشی» داستان زندگی یکی از نامدارترین فلاسفه و عرفای ایران در عصر صفوی بود. فیلسوفی که عقایدش در زمان حیات بسیار مورد تکفیر متکلمین قشری قرار گرفت، اما بعد‌ها به قدری عالم‌گیر و تاثیرگذار شد که بسیاری از محققان و پژوهشگران اعتقاد دارند انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷ متاثر از تفکرات ملاصدرا و حکمت متعالیه است. فتحی در «روشن‌تر از خاموشی» به خوبی نشان داد که خوب می‌تواند مضامین عرفانی را در بستر یک درام تلویزیونی روایت کند. فتحی در این کار از ظرفیت‌های داستانی دوران تاریخی زندگی ملاصدرا هم به درستی استفاده کرد و بسیاری از تحولات تاریخی ایران در آن دوران را نمایش داد. به‌نحوی که شخصیت شاه عباس در این سریال، ارزشی هم پای ملاصدرا پیدا کرده بود.

مجموعه این توانایی‌ها، فتحی را تبدیل به بهترین گزینه برای ساخت درام‌های تاریخی با مضامین عرفانی می‌کرد. به همین خاطر بود از زمانی که اعلام شد «مست عشق» که به رابطه پرمناقشه شمس و مولانا می‌پردازد را حسن فتحی می‌سازد همه خیال‌شان راحت شد که فیلم اگر یک شاهکار نباشد استاندارد‌های لازم برای یک اثر جذاب را دارد؛ اما این خیالی خام بود. برخلاف توقعات اولیه، «مست عشق» اثری است ضعیف که نتوانسته ذره‌ای از رابطه پیچیده این دو عارف نامی را به تصویر بکشد.

حسن فتحی همیشه عادت دارد که از دو عنصر برای هرچه جذاب‌تر تعریف کردن داستان‌های تاریخی خود استفاده کند. اولین عنصری که فتحی از آن استفاده می‌کند تعلیق است. مثلاً در شب دهم تعلیق لو رفتن اجرای تعزیه توسط حیدر خوش مرام بود که تماشاگر را تا پایان مشتاق تماشای سریال نگه می‌داشت. یا در پهلوانان نمی‌میرند تعلیق پیدا شدن قاتلی که تمام پهلوانان شهر را می‌کشت باعث جذابیت سریال می‌شد. فتحی تلاش کرده بود در مست عشق هم از تعلیق به شکل بهینه‌ای استفاده کند. فتحی دقیقاً داستان مست عشق را از جایی شروع می‌کند که ماموران حکومتی در قونیه به دنبال قاتل شمس تبریزی می‌گردند. فتحی تلاش داشته تا از این تعلیق برای جذابیت داستانی ثقیل و پیچیده استفاده کند.

اما خیلی زود و در میانه راه ماجرای قتل شمس فراموش می‌شود تا فتحی بر روی ماجرا‌های عاشقانه فیلم تمرکز کند. همان ماجرا‌های عاشقانه‌ای که محور اصلی جذابیت برخی از سریال‌های حسن فتحی بوده است. در «مدار صفر درجه» عشق یک پسر مسلمان بنام حبیب پارسا به دختری یهودی بنام سارا آستروک بود که داستان تاریخی این سریال را جذاب می‌کرد. یا در سریال «شهرزاد» مثلث عشقی شهرزاد، قباد، فرهاد بود که داستان را پیش می‌برد. برای همین فتحی در مست عشق هم تصمیم گرفته از این عنصر برای هر چه جذاب‌ترشدن سریال استفاده کند.

به عنوان، فتحی تاکید زیادی بر روی عشق پاک و آسمانی شمس تبریزی و کیمیا خاتون می‌شود. در حالی که روایت‌های تاریخی خلاف این موضوع را نشان می‌دهد. اما موضوع این جا است که نمایش این عشق به جای آن که بر جذابیت فیلم بیفزاید آن را تا حد سریال‌های مبتذل ترکیه‌ای پایین آورده است. این موضوع درباره عشق اسکندر و مریم هم صدق می‌کند. پرداخت سطحی فتحی باعث شده این داستان‌های عاشقانه به جای این که به کمک خط اصلی قصه (یعنی رابطه پر فراز و نشیب شمس و مولانا) بیایند آن را در حاشیه قرار داده و منحرف کرده‌اند.

نمایش مضامین عرفانی که با احوال درونی و فردی شخص سر و کار دارد در مدیوم سینما کار بسیار سختی است. چون مدیوم سینما تصویر است و تصویر اجازه تخیل و تحلیل را به تماشاگر نمی‌دهد. به همین خاطر است که اکثر کارگردانان بزرگ سینما برای بیان مضامین عرفانی و الاهیاتی سراغ داستان‌های روزمره می‌روند و می‌کوشند این مضامین را در دل یک داستان ساده و معمولی قرار دهند. مثلاً اسپیلبرگ در برخورد نزدیک از نوع سوم از دل یک داستان علمی تخیلی مضامین عرفانی و الاهیاتی زیادی بیرون می‌کشد یا دیوید لینچ در داستان سرراست داستان سفر یک پیرمرد با ماشین چمن‌زنی را بستر مناسبی برای نمایش احوال باطنی او می‌بیند. یا حتی مجید مجیدی هم برای بیان نگاه عرفانی خود سراغ داستان‌های روزمره‌تر می‌رود.

صحبت از عرفان روی پرده نقره‌ای سینما کار بسیار خطرناکی است. چون می‌تواند تماشاگر را دچار سوءتفاهم و سوءبرداشت کند. اتفاقی که برای مست عشق هم اُفتاده است. رابطه شمس و مولانا به قدری عمیق و پیچیده است که نمی‌شود شکل و کیفیت آن را در زمان صد دقیقه برای تماشاگر توضیح داد و همین عدم توضیح درست و دقیق است که در نهایت باعث می‌شود تماشاگر چیز زیادی از آن سردرنیاورد و خسته شود.

مست عشق برای فتحی یک شکست کامل است؛ چه از لحاظ داستانی و چه از لحاظ نحوه مواجهه با یک مضمون پیچیده. استراتژی غلط فتحی باعث شده تا تمام ظرفیت‌های مست عشق از دست برود و فیلمی با این حجم از هزینه و استفاده از ستارگان بزرگ سینمای ایران و ترکیه تبدیل به فیلمی سطح پایین شود. فیلم تنها به مدد حاشیه‌های پرتعدادی مانند مخالفت برخی مراجع به ساخت فیلم به دلیل تبلیغ صوفیه، مشهور شده است نه کیفیت نهایی خودش.

tags # سینما سایر اخبار اسرار تکامل آلت‌ جنسی؛ رابطه جنسی انسان‌های اولیه مثل گوریل‌ها بود؟ (تصاویر) «زو»؛ گاو عقیم و غول‌پیکری که توسط انسان‌ها به وجود آمد! (تصاویر) عجیب و باورنکردنی؛ اجساد در این شهر خود به خود مومیایی می‌شوند (تصاویر) کشف پرنده‌ عجیبی که سمت راست بدنش نر است و سمت چپش ماده!

دیگر خبرها

  • مردی که قصد حمله به نتانیاهو را داشت بازداشت شد
  • داستان نامگذاری خلیج فارس + فیلم
  • درباره یحیی سنوار رهبر حماس در غزه؛ مردی که تسلیم نمی‌شود
  • داستان حذف معافیت مالیاتی باشگاه‌های ورزشی
  • در حوزه تئاتر رضوی باید از کلیشه پرهیز کرد/ اهمیت اجرای عمومی
  • مردی با جیب پر از چک‌پول توسط برادرش به قتل رسید
  • گفت‌وگوی ویژه با مردی که افغانستان را راهی جام جهانی کرد
  • نقد فیلم مست عشق / شکستی مفتضحانه برای حسن فتحی
  • حمله با قمه در لندن؛ مظنون بازداشت شد
  • نوجوان سمنانی به بخش داستانِ باشگاه ادبی «قاف» راه یافت